گزارش خطا در معنی کلمه 'intolerant'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: زیر بارنرو

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: بی‌ گذشت‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: متعصب‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   adj. VERBS be | become ADV. deeply, extremely, highly, very | utterly PREP. of They are deeply intolerant of all opposition.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :