گزارش خطا در معنی کلمه 'intonation'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: ط‌رز

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: لهجه‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: تكیه‌ صدا

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: زیر وبمی‌ صدا

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: بیان‌ با الحان‌

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: آهنگ

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: noun a manner of producing or uttering tones: His intonation reminded us of an old senator.

Simple Definitions

2 general::   noun ADJ. falling, flat, rising the rising intonation at the end of spoken questions | foreign He speaks excellent Spanish but with a distinctly foreign intonation. INTONATION + NOUN pattern

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :