گزارش خطا در معنی کلمه 'inure'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: خودادن‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: اموخته‌كردن‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: معتاد كردن‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: (enur) عادت‌ دادن‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: Phrase(s): inure someone or something to something to accustom someone to someone or something. • We wanted to inure you to this kind of problem, but here it is and you must face it. • The coach inured the team to the thought of losing. • She had long ago inured herself to criticism of this type.

McGrawhill's American Idioms And Phrasal Verbs

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :