گزارش خطا در معنی کلمه 'irrational'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: بی‌ معنی‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: غیرمنطقی

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: نامعقول‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: غیر منط‌قی‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: غیر عقلانی‌

شبکه مترجمین ایران

6 :: نامعقول

واژگان شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   adj. VERBS appear, be, seem | become | consider sth, regard sth as, see sth as | dismiss sth as He dismissed her fears as irrational. ADV. quite, totally, wholly | increasingly | somewhat | apparently, seemingly

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :