گزارش خطا در معنی کلمه 'irreconcilable'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: غیر قابل‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: وفق‌ ناپذیر

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: مخالف‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: ناسازگار

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: جور نشدنی‌

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: آشتی ناپذیر

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   adj. VERBS appear, be, seem | become | remain ADV. absolutely, totally, utterly | apparently, seemingly a seemingly irreconcilable conflict PREP. with These practices are irreconcilable with the law of the Church.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :