گزارش خطا در معنی کلمه 'irrigation'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 مهندسی شیمی:: شستشو

واژگان شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: ابیاری‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. large-scale, small-scale IRRIGATION + NOUN project, scheme, system | canal, channel, ditch | pump PREP. under ~ two million acres under irrigation

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :