گزارش خطا در معنی کلمه 'it occasioned his de'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: باعث‌ مرگ‌اوشد

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی

2 عمومی:: مرگ‌اورا فراهم‌ساخت‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :