گزارش خطا در معنی کلمه 'jackpot'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: برنده‌ تمام‌ پولها

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: جوایز رویهم‌ انباشته‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. £ million, etc. VERB + JACKPOT get, hit, scoop, win (figurative) The National Theatre hit the jackpot with its first musical, ‘Guys and Dolls’. JACKPOT + NOUN prize | winner PREP. ~ in They scooped the jackpot in yesterday's lottery. | ~ of a prize jackpot of £100,000 | ~ on He won the jackpot on the football pools.

Oxford Collocations Dictionary

2 general:: see HIT THE JACKPOT.

American Heritage Idioms

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :