گزارش خطا در معنی کلمه 'jargon'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: سخن‌ دست‌ و پا شكسته‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: اصط‌لاحات‌ مخصوص‌ یك‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: سخن‌ بی‌ معنی‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. current | incomprehensible, obscure | unnecessary | academic, computer, legal, scientific, technical QUANT. piece VERB + JARGON speak (in), use He always speaks in obscure legal jargon. | avoid PREP. in ~ in computer jargon | ~ for ‘All necessary means’ is diplomatic jargon for ‘war’.

Oxford Collocations Dictionary

2 general:: noun specialized language of: It was just computer jargon to me.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :