گزارش خطا در معنی کلمه 'jolt out of'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 general:: Phrase(s): jolt someone out of something to startle someone out of inertness. • The cold water thrown in her face was what it took to jolt Mary out of her deep sleep. • At the sound of the telephone, he jolted himself out of his stupor.

McGrawhill's American Idioms And Phrasal Verbs

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :