گزارش خطا در معنی کلمه 'jump off'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: اغاز

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: شروع‌ بحمله‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: پرش‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: Phrase(s): jump off ((of) something) to leap off something. (Of is usually retained before pronouns.) • Rachel lost her balance and jumped off the diving board instead of diving. • Better to jump off than to fall off.

McGrawhill's American Idioms And Phrasal Verbs

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :