گزارش خطا در معنی کلمه 'assess'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 حسابداری و مالی:: ارزیابی

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: تعیین‌ كردن‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: مالیات‌ بستن‌ بر

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: ارزیابی کردن

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: بستن‌

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: تشخیص‌ دادن‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   verb form an opinion ADV. fully | accurately, correctly, properly VERB + ASSESS attempt to, try to | help to | be difficult to It is difficult to fully assess the damage. amount/value ADV. accurately, correctly, properly VERB + ASSESS attempt to, try to | be difficult to It is difficult to assess the building's value properly without seeing it. PREP. at The legal costs have been assessed at £75,000.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :