گزارش خطا در معنی کلمه 'kernel'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: هسته‌ اصلی‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: شالوده‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: مغز

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: تخم‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: هسته‌

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: دانه‌

شبکه مترجمین ایران

7 عمومی:: مغزهسته‌

شبکه مترجمین ایران

8 عمومی:: خستو

شبکه مترجمین ایران

9 :: کرنل

واژگان شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: noun a grain or seed: The kernels of corn had excellent quality to them

Simple Definitions

2 general:: noun grains: We ate kernels of corn for lunch.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :