گزارش خطا در معنی کلمه 'assured'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: امن‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: جسور

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: محفوظ‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: خاط‌رجمع‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: مط‌مئن‌

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: مغرور

شبکه مترجمین ایران

7 عمومی:: بیمه شده

شبکه مترجمین ایران

8 عمومی:: بیمه‌ شده‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   adj. confident VERBS be, feel, look, rest, seem You can rest assured that your children are in good hands. ADV. very Although the situation was tense, her voice was calm and very assured. | totally certain to happen VERBS be, look, seem ADV. absolutely | virtually

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :