گزارش خطا در معنی کلمه 'lame'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: لنگ‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: شل‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: عاجز شدن‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: لنگ‌ شدن‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: چلاق‌

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: افلیج‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   adj. VERBS be, look | go His horse had gone lame. | leave sb, make sb an accident which had left him lame ADV. completely, quite | slightly

Oxford Collocations Dictionary

2 general:: adj. disabled: The horse was lame after the ride.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :