گزارش خطا در معنی کلمه 'lament'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: سوگواری‌ كردن‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: ضجه‌ و

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: تاسف‌ خوردن‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: زاریدن‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: سوگواری‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: verb expressed grief, mourned: He lamented his great loss in the storm. noun expressions of grief: The old ladies lament could be heard the whole night.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :