گزارش خطا در معنی کلمه 'languish'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: بیحال‌ شدن‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: بیمار عشق‌ شدن‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: پژمرده‌ شدن‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: افسرده‌شدن‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: verb decline: The old castle will languish with neglect. verb waste away: After he died she languished from loneliness.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :