گزارش خطا در معنی کلمه 'abundant'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: وافر

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: فراوان‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: بسیار

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: adj. ample; plentiful: China has an abundant supply of coal.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :