گزارش خطا در معنی کلمه 'latch'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: چفت‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: ضامن‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: چفت‌ كردن‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: محكم‌ نگاهداشتن‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: قفل‌ كردن‌

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: بوسیله‌ كلون‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: verb close or fasten: Be sure to latch the gate when you leave.

Simple Definitions

2 general:: noun fastening for door or gate: Yesterday the latch to the gate was left open.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :