گزارش خطا در معنی کلمه 'lesbian'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: وابسته‌ به‌ ط‌بق‌ زنی‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: وابسته‌ به‌ دفع‌ شهوت‌ یك‌ زن‌ با زن‌

شبکه مترجمین ایران

3 متون ادبی و شعر:: همجنسگرا (زن)

واژگان شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. butch | femme, lipstick VERB + LESBIAN come out as She came out as a lesbian in her teens. LESBIAN + NOUN icon The singer has become a lesbian icon.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :