گزارش خطا در معنی کلمه 'let fly'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 general:: Discharge a missile or fire a weapon; also, attack verbally. For example, He let fly a rotten egg at the speaker, or They let fly some insults laced with four-letter words. The first usage dates from about A.D. 1000, the second from the late 1500s.

American Heritage Idioms

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :