گزارش خطا در معنی کلمه 'at death's door'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: دم‌ مرگ‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی

english

1 general:: Phrase(s): at death’s door very near the end of one’s life. (Often an exaggeration.) • I was so ill that I was at death’s door for three days. • The family dog was at death’s door for three days, and then it finally died.

McGrawhill's American Idioms And Phrasal Verbs

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :