گزارش خطا در معنی کلمه 'at first'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: دروهله‌ اول‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی

2 عمومی:: دراغازكار

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی

3 عمومی:: درابتدا

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی

english

1 general:: Phrase(s): at first initially; at the very beginning. • He was shy at first. Then he became more friendly. • At first we chose the red one. Later we switched to the blue one.

McGrawhill's American Idioms And Phrasal Verbs

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :