گزارش خطا در معنی کلمه 'at last'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: سر انجام‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی

english

1 general:: Phrase(s): at last finally; after a long wait. • The train has come at last. • At last, we have gotten something to eat.

McGrawhill's American Idioms And Phrasal Verbs

2 general:: Phrase(s): at (long) last after a long wait; finally. • At last the hostages were released. • Sally earned her diploma at long last after six years in college.

McGrawhill's American Idioms And Phrasal Verbs

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :