گزارش خطا در معنی کلمه 'liquor'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: نوشابه‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: مشروب‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: مشروب‌ خوردن‌ یاخوراندن‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: مشروب‌ الكلی‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: noun alcohol: Liquor will often loosen your morals.

Simple Definitions

2 general::   noun ADJ. alcoholic, hard, intoxicating, strong It is an offence to sell intoxicating liquor to anyone under the age of 18. LIQUOR + NOUN licence The restaurant finally obtained a liquor licence.

Oxford Collocations Dictionary

3 general:: noun spirits: Some drink liquor after dinner.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :