گزارش خطا در معنی کلمه 'loaf'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: كله‌ قند

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: تكه‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: قرص‌ نان‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: وقت‌ را بیهوده‌ گذراندن‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. fresh, stale | cut, sliced | brown, white, wholemeal, etc. VERB + LOAF bake | cut, slice LOAF + NOUN tin PHRASES a loaf of bread

Oxford Collocations Dictionary

2 general:: see HALF A LOAF IS BETTER THAN NONE.

American Heritage Idioms

3 general:: noun large pack: Get a loaf of bread from the store.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :