گزارش خطا در معنی کلمه 'loathing'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: تنفر

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: بیمیلی‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: نفرت‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: بیزاری‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. absolute, deep, intense VERB + LOATHING arouse, fill sb with People who took football too seriously aroused deep loathing in me. | develop, feel, have PREP. ~ for She felt an intense loathing for her boss. | ~ of a deep loathing of war PHRASES fear and loathing The incident has created an atmosphere of fear and loathing among the people.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :