گزارش خطا در معنی کلمه 'longing'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: اشتیاق‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: میل‌ وافر

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: ویار

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: هوس‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: ارزوی‌ زیاد

شبکه مترجمین ایران

6 روان شناسی و مشاوره:: تمایل داشتن

واژگان شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. deep, desperate, great, intense, overwhelming, passionate, terrible, wild She had a desperate longing to go back. | sudden | hopeless | nostalgic, wistful a wistful longing for the past | physical, sexual VERB + LONGING be filled with, be full of, feel, have He felt an overwhelming longing to hear her voice again. PREP. ~ for his intense longing for privacy

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :