گزارش خطا در معنی کلمه 'loophole'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: سوراخ‌ دیده‌بانی‌ ایجاد كردن‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: مزغل‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: مزغل‌ ساختن‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: روزنه

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. legal, security, tax VERB + LOOPHOLE find | exploit, use People who don't want to pay tax will exploit any loophole. | close, plug, tighten a law designed to close any loopholes in tax LOOPHOLE + VERB allow sb/sth, enable sb/sth a loophole enabling workers to take unnecessary sick leave PREP. ~ in a loophole in the regulations

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :