گزارش خطا در معنی کلمه 'lubricate'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: روغن‌ زدن‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: روان‌ كردن‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: لیز كردن‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: روان‌ سازنده‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: روغن کاری

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: چرب‌ كردن‌

شبکه مترجمین ایران

7 عمومی:: روانکاری

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: verb grease: You must lubricate the car often.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :