گزارش خطا در معنی کلمه 'lyrical'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: غزلی‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: مناسب‌ برای‌ نواختن‌ یا خواندن‌ باچنگ‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: بزمی‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   adj. VERBS be, feel | become, wax He waxed lyrical about the variety of fish in the river. ADV. intensely, very There are some intensely lyrical passages in his first symphony. | almost She wrote an almost lyrical account of her childhood. | quite

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :