گزارش خطا در معنی کلمه 'lyrics'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: غزلیات‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی

2 عمومی:: اشعار غنائی‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی

english

1 general::   noun ADJ. song VERB + LYRICS write | set Strauss set several of Mackay's lyrics to music. PREP. ~ about lyrics about death and misery | ~ by a song with lyrics by Lorenz Hart | ~ for the lyrics for a new tune | ~ to He wrote the lyrics to our first song.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :