گزارش خطا در معنی کلمه 'magnify'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: بزرگ كردن‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: درشت‌ كردن‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: زیر ذربین‌ بزرگ‌ كردن‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: بزرگ‌ كردن‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   verb ADV. greatly, highly, hugely The daring of his exploits had been hugely magnified by constant telling. PHRASES magnify sth 10, 100, etc. times The picture shows the insect's head magnified ten times.

Oxford Collocations Dictionary

2 general:: verb exaggerate: They tend to magnify the problem.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :