گزارش خطا در معنی کلمه 'make peace'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 general:: Bring about friendly relations or a state of amity; end hostilities. For example, The United Nations sent a task force to make peace between the two warring factions, or Mom was good at making peace among the children. [Mid-1100s] Also see MAKE ONE'S PEACE WITH.

American Heritage Idioms

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :