گزارش خطا در معنی کلمه 'audible'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: سمعی‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: شنیدنی‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: مسموع‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: قابل‌ شنیدن‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: رسا

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   adj. VERBS be | become, grow ADV. clearly, perfectly The shot was clearly audible in the silence. | barely, hardly, scarcely | faintly, just The singer's voice was just audible. | almost PREP. above The noise was audible even above the roar of the engines. | to The sounds made by bats are not audible to the human ear.

Oxford Collocations Dictionary

2 general:: adj. sound can be heard: The music was just audible.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :