گزارش خطا در معنی کلمه 'marble'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: مرمری‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: سنگ‌ مرمر

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: گلوله‌ شیشه‌ای‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: تیله‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: تیله‌ بازی‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: noun type of stone: Marble is used in construction.

Simple Definitions

2 general::   noun ADJ. cool The hotel is traditionally furnished, with cool marble floors. | coloured | veined | polished | carved QUANT. block, slab VERB + MARBLE carve (sth from/in), make sth from/in/(out) of a statue of Cupid carved in black marble | quarry MARBLE + NOUN quarry PREP. in ~ sculptures in polished white marble

Oxford Collocations Dictionary

3 general:: see HAVE ALL ONE'S BUTTONS (MARBLES).

American Heritage Idioms

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :