گزارش خطا در معنی کلمه 'marketplace'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: بازار گاه‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: بازار

واژگان شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: میدان‌ فروش‌ كالا

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: مارکت پلیس

واژگان شبکه مترجمین ایران

5 سیاسی و روابط بین الملل:: مارکت‌پلیس

واژگان شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun (oftenthe marketplace) ADJ. competitive | commercial, financial | global, international | changing PREP. in a/the ~ The company found it hard to survive in a changing marketplace.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :