گزارش خطا در معنی کلمه 'mat'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: زیر بشقابی‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: زیر

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: بوریا

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: پادری‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: كفش‌ پاك‌ كن‌

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: حصیر

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: noun floor pad: They wrestled on a mat.

Simple Definitions

2 general::   noun ADJ. dense, thick a thick mat of hair PREP. ~ of the dense mat of roots at the bottom of the tree

Oxford Collocations Dictionary

3 general:: see GO TO THE MAT; WELCOME MAT.

American Heritage Idioms

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :