گزارش خطا در معنی کلمه 'mate'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: لنگه‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: جفت

واژگان شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: همدم‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: جفت‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: شاگرد

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: شاه‌ مات‌

شبکه مترجمین ایران

7 عمومی:: كمك‌

شبکه مترجمین ایران

8 عمومی:: رفیق‌

شبکه مترجمین ایران

9 عمومی:: همسر

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: noun other half: The mate to my glove is lost. verb breed: We will mate the horse.

Simple Definitions

2 general::   noun friend ADJ. best, good They've been good mates ever since they were at school together. VERB + MATE have He's got loads of mates at school. sexual partner VERB + MATE attract, choose, find These birds have colourful feathers to attract a mate.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :