گزارش خطا در معنی کلمه 'matron'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: زن‌ خانه‌ دار

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: زن‌ شوهردار

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: سرپرستار

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: مدیره‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: كدبانو

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: بانو

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: noun female supervisor: She was a matron at the city prison.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :