گزارش خطا در معنی کلمه 'meddle'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: در وسط‌ قرار

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: وسط‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: كمر

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: وسط‌ی‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: مركز

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: میان‌

شبکه مترجمین ایران

7 عمومی:: میانی‌

شبکه مترجمین ایران

8 عمومی:: دخالت‌ بیجا كردن‌

شبکه مترجمین ایران

9 عمومی:: فضولی‌ كردن‌

شبکه مترجمین ایران

10 عمومی:: مداخله‌ كردن‌

شبکه مترجمین ایران

11 عمومی:: مخلوط‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: verb interfere: Do not meddle in others affairs.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :