گزارش خطا در معنی کلمه 'mercenary'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: پولكی‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: ادم‌ اجیر

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: سرباز مزدور

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. foreign QUANT. army, band a small army of mercenaries VERB + MERCENARY employ, hire, recruit | pay MERCENARY + NOUN army

Oxford Collocations Dictionary

2 general:: adj. motivated by desire for money: The army consisted of mercenary soldiers.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :