گزارش خطا در معنی کلمه 'mineral'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: ماده‌ معدنی‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: معدن‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: معدنی‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: اب‌ معدنی‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: كانی‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: noun inorganic matter: There were no minerals here.

Simple Definitions

2 general::   noun ADJ. essential, vital | trace | rare | industrial VERB + MINERAL be rich in, contain foods that are rich in essential minerals | extract to extract minerals from ores | absorb MINERAL + VERB be found in sth, be present in sth calcium and other minerals found in your bones MINERAL + NOUN deposits, resources, wealth | exploitation, exploration, extraction, working PHRASES vitamins and minerals

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :