گزارش خطا در معنی کلمه 'mire'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: كثافت‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: گرفتاری‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: باتلاق‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: گل‌ وشل‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: لجن‌

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: درمنجلاب‌ فرو

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: noun wet, soggy ground: The yard soon became a hopeless mire. verb entrapped or tangled: He soon became mired in debt.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :