گزارش خطا در معنی کلمه 'mismanage'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: بد درست‌ كردن‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: بدگرداندن‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: بد اداره‌ كردن‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   verb ADV. badly, seriously The prison service has been badly mismanaged in recent years.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :