گزارش خطا در معنی کلمه 'misrepresent'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: بدجلوه‌ دادن‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: مشتبه‌ كردن‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: بدنمایش‌ دادن‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   verb ADV. grossly, seriously | completely | deliberately | easily Think carefully about what you say: your views could be easily misrepresented by the press. PREP. as Ecstasy is widely misrepresented as a soft drug. PHRASES be widely misrepresented

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :