گزارش خطا در معنی کلمه 'mistaken'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: اشتباه‌كرده‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی

2 عمومی:: اشتباهی‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی

english

1 general::   adj. VERBS be, prove ADV. badly, gravely, profoundly, sadly, seriously, very (much) You are very much mistaken if you think that people will agree to these changes. | completely, quite, utterly, wholly | somehow PREP. about I think you're mistaken about the time.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :