گزارش خطا در معنی کلمه 'mistress'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: خانم‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: بانو

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: یار

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: معشوقه‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: دلبر

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: كدبانو

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun QUANT. string The king kept a string of mistresses. VERB + MISTRESS have | take | keep

Oxford Collocations Dictionary

2 general:: noun head of household: She is the mistress of the house.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :