گزارش خطا در معنی کلمه 'availability'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 کامپیوتر و شبکه:: دسترسی‌پذیری

واژگان شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: در دسترس بودن

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: چیز مفید و سودمند

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: دسترسی

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: دسترس‌پذیری

واژگان شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: دسترس پذیری

شبکه مترجمین ایران

7 عمومی:: دست یابی

شبکه مترجمین ایران

8 عمومی:: قابلیت‌ استفاده‌

شبکه مترجمین ایران

9 عمومی:: شخص‌ مفید

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. easy, ready the easy availability of many illegal drugs | general, wide, widespread | greater, increased | limited | land, staff, ticket, etc. VERB + AVAILABILITY check, ensure Before travelling we must ensure the availability of petrol and oil. | increase | reduce, restrict They want to restrict the availability of abortion. PHRASES subject to availability All holiday bookings are subject to availability.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :