گزارش خطا در معنی کلمه 'momentarily'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: دم‌بدم‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی

2 عمومی:: ان‌باان‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی

3 عمومی:: لحظ‌ه‌لحظ‌ه‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی

4 عمومی:: یك‌لحظ‌ه‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی

5 عمومی:: بط‌ورانی‌یا زودگذر

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی

english

1 general:: adj. for a moment or an instant: He momentarily forgot where he was.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :